صد و شصت و نهمین شهد صلوات شهرستان شوش برگزار شد
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 819
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 9

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 51
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 327
:: بازدید ماه : 8016
:: بازدید سال : 20705
:: بازدید کلی : 297843
نویسنده : عباس کرم الهی
دو شنبه 25 آذر 1398

تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی

صد و شصت و نهمین آیین شهد صلوات مجمع اهل بیت شهرستان شوش با حضور جمعی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس ؛ مدافعان حرم و جوانان انقلابی  در حسینه ی قمر بنی هاشم  ، به نیت شهید علیرضا رمضانی  برگزار شد .

به گزارش شوش نیوز ؛ ساعت 20 یکشنبه 24 آذرماه1398 به همت مجمع اهل بیت و با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش و مدیریت ایثارگران تیپ تکاور حضرت مهدی(عج) نیروی زمینی سپاه ، با تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط حیدر کاظمی و با سخنرانی قاسم حاصلی ، مسئول یادمان شهدای فکه برگزار شد .

قاسم حاصلی در ابتدای سخنان خود با اشاره به توطئه ها و ترفند های آمریکا و ایادی و مزدوران داخلی و خارجی اش برای براندازی انقلاب اسلامی ، عنوان نمود :  می خواهم به مواردی از جنگ بپردازم که کمتر به آن اشاره شده و عامه ی مردم از آن اطلاع ندارند ؛ البته رزمندگان ، جانبازان و آزادگانی که در این مراسم حضور دارند همه  به طور مستقیم از موضوعاتی که می خواهم بگویم اطلاع دارند ؛ اما عامه ی مردم و جوانان زیاد پیگیر این مسائل نیستند ولی به نظر من خوب است که بدانیم این هشت سال دفاع مقدس یک مقطعی درخشان و نورانی از تاریخاین مملکت است و حقیقتا تمام دنیای «استکبار ، استبداد و استعمار»دست به دست هم دادند تا با هر ترفند و حیله ای یک انقلاب نوپا را از پا بیاندازند اما موفق نشدند قائله ی کردستان ، گنبد ، سیستان و بلوچستان ، خوزستان و ماجراهایی نظیر این موارد از همان پیروزی انقلاب شروع شد و تا واقعه ی طبس با نام عملیاتی عملیات پنجه ی عقاب برای آزادی گروگان های آمریکایی ، کودتای نقاب  که بعدها به نام کودتای نوژه معروف شد (البته شهید محمد نوژه ، خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و فرماندهی گردان ۳۱ شکاری پایگاه سوم را بر عهده داشته‌است و در ۵ مرداد ۱۳۵۸ در عملیاتی برای کمک به مصطفی چمران، به همراه ستوان یکم خلبان بشیر موسوی (کابین عقب) عازم پاوه در استان کرمانشاه می‌شود، اما با شلیک تیربار مخالفان انقلاب هواپیمایش سقوط می‌کند و به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید و پس از آن پایگاه سوم شکاری کبودرآهنگ (همدان) به یاد او ، به عنوان پایگاه هوایی شهید نوژه نام‌گذاری شد ؛ این را گفتم تا جوانان نسل چهارم انقلاب فکر نکنند کودتای نقاب که به قصد بمباران بیت امام خمینی(ره)  به نام کودتای نوژه معروف شده است این شهید والامقام عامل کودتا بوده است . غافل از این که دستی بلندتر و بالاتری دست هاست که  از این انقلاب پشتیبانی می کند و این پرچم  به صاحب اصلی اش یعنی صاحب الزمان(عج) می رسد  همانطور که در آیه ی 10 از سوره ی فتح آمده است : « إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ  فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ  وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا /// همانا مؤمنانی که (در حدیبیّه) با تو بیعت می‌کنند به حقیقت با خدا بیعت می‌کنند (چون تو خلیفه خدایی و همانا دست تو) دست خداست بالای دست آنها، پس از آن هر که نقض بیعت کند بر زیان و هلاک خویش به حقیقت اقدام کرده و هر که به عهدی که با خدا بسته است وفا کند به زودی خدا به او پاداش بزرگ عطا خواهد کرد.»

وی افزود : به هیچ عنوان نمی خواهم منکر مشکلات در جامعه باشم به هر حال ما هم در این جامعه زندگی می کنیم و با یک حقوق کارگری امورات را می گذرانیم لذا از اوضاع اطلاع داریم ولی ان شالله به لطف پروردگار و ید بیضایی هست که این انقلاب را از تمام سختی ها عبور می دهد .

مسئول یادمان شهدای فکه در ادامه با اشاره به موضوع هشت سال دفاع مقدس گفت : برای دومین بار است که به عنوان سخنران  سلسله برنامه های شهد صلوات دعوت می شوم ، در جلسه ی قبل سعی کردیم موضوع هشت سال دفاع مقدس را از زوایای خاصی مطرح کنیم لذا  این موضوع را به چهار قسمت تقسیم کردیم ، در آن جلسه دو قسمت اول را  ارائه نمودم و اگر وقت یاری ام کند در این مراسم دو قسمت دیگر را علاوه بر خاطره ای از یکی از شهدا را بازگو خواهم نمود .

وی در ادامه یادآور شد : ما در مقطعی از جنگ در حالت انفعال بودیم  و دلیلی اصلی این انفعال وجود ابوالحسن بنی صدر به عنوان فرمانده ی کل قوا بود که بین  «ارتش ، سپاه و بسیج به عنوان نیروی مردمی » تبعیض قائل می شد ، مثلا مقام معظم رهبری و شهید مصطفی چمران در اهواز مستقر بودند و  می گفتند : « اهواز محوریت است و نباید عراق  اهواز را اشغال نماید » اما بنی صدر و سر لشکر  قاسمعلی ظهیرنژاد ارشادی نماینده ی ولی‌فقیه در شورای عالی دفاع ملی و رئیس گروه مشاوران نظامی فرمانده کل نیروهای مسلح در شهرستان دزفول مستقر شده بودند و این شهر را به  عنوان پایگاه فرماندهی انتخاب کرده بودند ، شما اختلاف نظر و عقیده ی بنی صدر را از همینجا بگیرید که در آن زمان چه سختی هایی داشته ایم .

قاسم حاصلی در تکمیل سخنان خود خاطر نشان نمود : یک دشمن متعهد ، منسجم و با حمایت غیر مستقیم بیش از 50 کشور دنیا  ؛ ممکن است در ذهن برخی وقتی می گویم 50 کشور ممکن است تصور شود که عراق پول داده و اسلحه خریده است ؛ اینها را که نباید کمک حساب کرد ؛ خیلی از این کمک هایی که به عراق شده است بلاعوض بوده است ؛ همین شیخک های کشورهای حاشیه ی خلیج فارس بیش از 80 میلیارد دلار «نقدی و غیر نقدی» به عراق کمک کردند ، فقط عربستان و کویت بیش از 30 میلیارد دلار کمک کردند ، حالا این میلیاردها را در نظر بگیرید و مقایسه کنید که برای سرنگونی انقلاب اسلامی چقدر پول به عراق داده بودند ؛ آن زمان قیمت هر بشکه نفت 7 دلار بوده است ، صدام موقعی که جنگ را بر ما تحمیل نمود با 5000دستگاه تانک ؛ 12 لشکر و چند تیپ مستقل و مکانیزه و علاوه بر آن گارد ریاست جمهوری خود این جنگ را بر ما تحمیل نمود .

وی افزود : حتی سیم خار دار مورد نیاز صدام را از کشور برزیل به عراق می رساندند ؛ انواع و اقسام مین های جنگی را از کشورهای اروپایی نظیر « ایتالیا و اتریش » به صدام می دادند ؛ البته منبع اصلی تأمین مایحتاج صدام کشور شوروی بود ؛ چون ارتش صدام یک ارتش شرقی بود و بر اساس سیستم جنگ روسیه و شوروی سازماندهی می شد ؛ مثلا هر لشکر عراقی متشکل  شده بود از چهارتیپ ، هر تیپ چهار گردان و هر گردان از چهار گروهان و هر گروهان از چهار دسته تشکیل شده بود و آرایش مربع داشتند ؛ هواپیماهای عراق از انواع « میگ ،سوخو و توپولف » بودند که البته این آواخر فرانسه هم هواپیماهای « میراژ وسوپر اتاندار» را در اختیار قرار گذاشت و تمام ماهواره های آمریکایی که روی منطقه ی خاورمیانه کار می کردند ، اطلاعات را به هواپیماهای آواکسی که در عربستان مستقر شده بودند انتقال می دادند و این اطلاعات در اولین فرصت توسط همین آواکس ها در اختیار عراق قرار می گرفت و صدام از کوچکترین تحرکات رزمندگان ما اطلاعات لازم را داشت .

مدیر یادمان شهدای فکه در ادامه به دیگر تجهیزاتی که در اختیار عراق قرار داده شد اشاره کرد و گفت : تانک تی 72 برترین  و در واقع  اولین نسل  از تانک های روسی که  فقط به داشتن زره کلفت  و توپ قدرتمند بسنده نکرده  بلکه مجهز به سیستم الکترونیکی مانند  آتش بالستیک  ، مسافت یاب لیزری و دید در شب بود و عراق اطلاع نداشت که این تانک مجهز به دید در شب می باشد ؛ این تانک سلاح محرمانه ی روسیه بود ، کشورهای ابرقدرت نظیر روسیه و آمریکا یک سری سلاح دارند و این گونه سلاح ها را تا موقعی که کاربرد دارد و ورژن بالاتر آن را نساخته اند به هیچ کشوری نمی دهند نظیر هواپیمای « اِف ـ۲۲رَپتور» تولیدی در سال ۲۰۱۲ را به هیچ کشوری نمی فروشد حتی به اسرائیلی که که با هم  ندار هستند یا همین موشک محرمانه موسوم به نینجا که در کشورهای «سوریه ، عراق ، یمن و افعانستان »  آزمایش می کند و تا زمانی که سلاحی جدیدتر نساخته است محرمانه برای آمریکا خواهد ماند به خاطر این که برتری نظامی خود را حفظ کنند ؛ اما آن زمان تانک تی 72 که سلاح محرمانه ی روسیه بود را به صدام دادند و همانطور که اشاره کردم عراق بیش از 5000تانک در اختیار داشت و زرهی سپاه پاسداران از همین تانک ها تأمین گردید و سپاه که آن موقع یک وزارت بود حتی یک دستگاه تانک را خریداری نکرد و سپاه این تانک ها در عملیات های مختلف نظیر « طریق القدس ، فتح المبین ، بیت المقدس و...»  به غنیمت گرفت ،برادران حاضر در این مراسم و هموطنان عزیز خصوصا شهروندان ولایتمدار شهرستان شوش که از طریق پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز  عرایض مرا مطالعه می کنید ، بدانید که ارتش عراق در طول هشت سال دفاع مقدس از طرف حامیان مالی و حامیان تأمین سلاحش  سه بار به طور کامل بازسازی شد یهنی آن 366 فروند هواپیما و آن 5000تانکی که در اختیار داشت توسط رزمندگان ما یا منهدم شده و یا به غنیمت در آمدند ولی دوبار به همان اندازه و شاید بیشتر ارتش عراق مجهز گردید ؛ این دشمن ما بود که به عنوان یک ابزار از صدام استفاده کردند تا در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد که ارتشش آن  وضعیت را داشت که در جلسه ی قبلی به این موضوع اشاره کردم  و وضعیت تجهیزات نظامی ما طوری بود که حتی سیم خاردار هم نداشتیم و مهمتر این که بنی صدر تاکتیکی را مطرح کرده بود به نام عملیات تأخیری که در آن زمان  بنی صدر می گفت : « زمین می دهیم و زمان را می خریم» که این تاکتیک کاملا غلط و غیر اصولی بود و همین تاکتیک باعث شد که بیش از 15 هزار کیلومتر  از خاک عزیزمان و همچنین شهرهای « نفت شهر ، قصرشیرین ، مهران ، خرمشهر ، هویزه و...» را عراق تصرف نمود که  پشت این تاکتیک غلط خیانتی نابخشودنی وجود داشت و این وضعیت تا زمانی که بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده ی کل قوا بود ادامه داشت و اصلا غیر قابل تغییر بود .

قاسم حاصلی در ادامه ی سخنان خود به دوران بعد از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری توسط حضرت امام خمینی(ره) و مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و تصریح نمود : بنی صدر خائن که رفت ، اولین کار ارزشی که به وجود آمد امام خمینی(ره) به عنوان فرمانده ی کل قوا   اتحاد و وحدت را بین ارتش و سپاه به وجود آورد و محسن رضایی را در سن 27 سالگی رضایی در سال ۱۳۶۰ به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب گردید ، علی صیاد شیرازی را با ارتقاء درجه به سرهنگی وی را به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب نمود و در  همین راستا جوانانی نظیر ، شهید حسن درویشی ، شهید حسن باقری و..... را به عنوان فرماندهان تیپ ، گردان و یا طراح جنگ دعوت به همکاری نمود و همین کار باعث شد ما بر خلاف دوره ی بنی صدر که چهار عملیات را انجام داد که هر چهار عملیات با شکست مواجه شد ما در عملیات های « ثامن الائمه ـ طریق القدس ، فتح المبین و بیت المقدس» عمده ترین مناطقی که از کشور ایران در اختیار صدام بود از جمله « بستان ، هویزه ، خرمشهر و... » را آزاد کنیم و حصر آبادان را نیز بشکنیم و وروق برگشت و جنگ ما کربلایی و عاشورایی شد .

وی همچنین اظهار داشت : در این عملیات های پیروزمندانه جوانان ما از عزیزترین سرمایه ی خود که جانشان بود گذشتند و برای اسلام ، وطن ، نظام ، انقلاب و ولایت شربت شهادت را نوشیدنددورود به روح بلند و کبریایی این جوانان  .

حاصلی پس از لحظاتی به نهر کتیبان اشاره کرد و گفت : كتيبان نام نهر دوشاخه‌ای در شمال شهر شرق بصره که از شط‌العرب منشعب به كانال ماهي متصل مي‌شود‌. بعد از عملیات بیت‌المقدس رژیم بعث عراق از طریق این نهر آب كانال ماهي را تأمين کرد‌. روستایی به همین نام در حاشیه شط‌العرب محل انشعاب نهر وجود دارد. سر این نهر در عملیات کربلای 5  داشتیم  معبر باز می کردیم عزیزی به نام غلامرضا دانش در کنار من مشغول باز کردن معبر بود ؛ پیامی رسید که بچه ها وارد معبر شده اند ؛ معبر یک جاده ی خیلی کوچ به عرض یک و نیم متر در مسیر زده می شود تا نیرو از وسط میدان مین عبور کرده و خود را پای خاکریز برسانند و منظور آغاز عملیات به دستور فرمانده هان باشند ؛ ما به خاطر این که  به خاطر تجهیزات سنگین و نیمه سنگین مشکل داشتیم بچه های سپاه یک جنگی به نام« جنگ در شب و یا به عبارتی رزم شب» را برای اولین بار در دنیا ابداع کردند ؛ در اترتش های کلاسیک دنیا بر این عقیده هستند که حتما باید دشمن را ببینی تا بتوانی با او بجنگی ؛ این یک قانون و قائده است ؛ دشمنی که دیده نمی شود نمی شود با آن جنگید اما سپاه چون دشمن از نظر زرهی و ادوات و تجهیزات کاملا از ما برتر بود لذا سپاه  جنگ در شب را ابداع کرد ؛ در همین کربلای 5 عراق آنقدر تانک وارد جنگ کرده بود که اگر آنها را دقیقا جفت هم قرار می دادند کل منطقه ی شلمچه را پر می کرد؛ حالا با این وضعیت چطور می شد که در روز با آنها جنگید ؟لذا فرماندهان سپاه جنگ شب را طراحی کردند ؛ نه این که در گذشته جنگ شب نبوده اما پارتیزانی بوده و آن هم با حداقل 100 تا 500 نفر نیرو و آن هم به صورت محدود ؛ نه این که 10 لشکر و یا 300 گردان  یک دفه عملیاتی را در چند محور  شروع کنند  و این همه نیرو را فرماندهی و مدیریت کرده و خط اول دشمن شکسته و تصرف نمایی و پس از آن خط  را تثبیت کنی و در حالت پدافند  قرار بگیری ، شما تصورش را در ذهن بپرورانید آیا در شب چنین عملیاتی حتی بر روی کاغذ باور کردنی است ؟ اما رزمندگان ما این کار را انجام دادند البته هر چند اندک مشکلاتی هم پیش می آمد .

مدیر یادمان شهدای فکه در ادامه گریزی به عملیات والفجر مقدماتی زد و خاطر نشان نمود : عملیات والفجر مقدماتی عملیات تهاجمی گسترده نیروهای مسلح ایران در جنگ ایران و عراق بود، که به مدت ۳ روز در بهمن‌ماه ۱۳۶۱ به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران، در منطقه عماره، عراق انجام شد. در این عملیات نیروهای ایرانی برای نفوذ از یورش موج انسانی در مقابل نیروهای ارتش عراق استفاده کردند، که پشتیبانی ضعیف هوایی، تلفات زیادی به نیروهای ایرانی وارد کرد . در این عملیات برخی از گردان ها مسیر خود را گم کردند و همین مشکلات که پیش آمد و از طریق خیانت منافقین که عملیات را لو داده بودند و هوشیار شدن دشمن که از قبل می دانست ایران در این منطقه قرار است عملیات داشته باشد و یا عدم رعایت حفاظت و اطلاعات توسط نیروهای خودی به طوری که امام جمعه خمینی شهر یا شاهین شهر اصفهان که  دقیقا نمی دانم کدام یکی از این دو شهرستان بود جمعه ی قبل از  عملیات والفجر مقدماتی در خطبه های نماز جمعه پیروزی را به مردم ایران تبریک گفته بود و دوستان ما در شهرستان شوش گپ و گفت پیرزن ها سر کوچه که می نشستند در مورد این عملیات با هم حرف می زدند و می گفتند «قرار است رزمندگان ما ما یک عملیات گسترده انجام دهند » و واقعا هم قرار بود این یک عملیات سرنوشت ساز باشد چون قرار بود جلسه سران کشورهای عدم تعهد در کشور هندستان برگزار شود و ایندیرا پریادارشینی گاندی نخست وزیر و سیاستمدار هند تصمیم گرفته بود که نمایندگان کشورهای عراق و ایران را رو در روی هم قرار دهد و برای ایجاد صلح با آنها صحبت کند ؛ به همین دلیل دست ما به جایی بند نبود لذا باید یک عملیات خوب انجام می شد که یک نقطه ی دندان گیر از عراق را به دست آوریم که این نقطه برای سر میز مذاکره و چانه زدن به درد ما بخورد و بنا به تدبیر فرماندهان و برنامه ریزی که داشتند شهر العماره آن نقطه ی دندان گیر بود که باید به دست ما می افتاد .

قاسم حاصلی در بخش بعدی به چهارمین قسمت از مراحل هشت سال دفاع مقدس  اشاره کرد و تصریح نمود : از مهرماه 1360 تا خردادماه1361 یک دوره ی منور و درخشان با عملیات هایی که نام بردم  و 9000کیلومتر مربع از خاک اشغال شده ی ما توسط دشمن آزاد شد  در تاریخ هشت سال دفاع مقدس ثبت گردید که در یکی از همین عملیات ها ما 19000هزار نفر اسیر از عراق گرفتیم .اما بعد از این  نصرت و فتح ها یک دوره عدم الفتح ها نیز در هشت سال دفاع مقدس داریم  ، یکی از شبهه‌هایی که همواره در افکار عمومی مطرح می‌شود، «چرایی عدم‌الفتح رزمندگان ایرانی در برخی عملیات‌های این هشت سال» است. وزیر وقت دفاع فرانسه وقتی اوضاع را به ضرر صدام دید قبل از طراحی عملیات رمضان خیلی از فرماندهان بلوک شرق و غرب به همراه همین وزیر دفاع فرانسه وارد کشور عراق شده و جبهه های این کشور را مورد برسی قرار دادند و برایشان  تعجب آور بود که عراق با این همه امکانات ، تجهیزات و ادوات و نیروهای انسانی چطور در مقابل ایران حرفی برای گفتن ندارد  با توجه به این که عراق تجربه ی جنگ با اسرائیل را در کارنامه ی خود داشت در حالی که بسیجیان این نیروهای مردمی اصلا جنگی را تجربه نکرده بودند .

وی افزود : وقتی که این فرماندهان غرب و شرق  وارد جبهه های عراق شدند یک سری برنامه ها از جمله « دفاع متحرک ـ موانع مثلثی ـ نوری شکلی های شلمچه ؛ کانال های عریض و طویل پر از میدان های میدان و سیم های خاردار ، حفر چهار کانال ۹۰ متری بجلیه که به کانل کمیل معروف شد ، ، حنظله ، کشاورزی و...و لابه لای این کانال ها میدان های مین به عمق چهار و نیم کیلومتر » و بعد برای اولین بار بین میدان های مین «ایجاد سنگرهای کمین و نصب تیربار » که این برای بچه های ما تازگی داشت ، سیم های خارداری که در منطقه ی فکه در والفجر مقدماتی جلوی رزمندگان چیده و کاشته بودند ارتفاع آنها تا سه متر بود و همین کانال هایی که نام بردم مسلح به مین های والمر که بر حسب اتفاق پر از سیم خاردار بودند ؛ عراق در والفجر مقدماتی 16 رده انواع موانع از جمله « سیم های خار دار خطی ـ سیم های خاردار حلقوی ، سیم های خاردار فرشی ، سیم های خار دار مرتفع ، انواع میدان های مین ، بشکه ها و تله های انفجاری ، فوگاز ، سنگرهای کمین ، کانال ها ، موانع خورشیدی و.... » رزمندگان ما می بایست از این همه موانع بگذرند آن هم بعد از 10 تا 12 کیلومتر پیاده روی روی رم و ماسه و با آن همه وسایلی که با خود حمل می کردند که حداقل 25 کیلو گرم سنگینی این وسایل می شد ، به طوری که خیلی از رزمندگان آنقدر خسته شده بودند که پوتین ها را از پا درآوردند تا سبک تر شوند ، هر کیلومتر راه رفتن در رمل و ماسه به اندازه ی سه کیلومتر  راه رفتن بر روی زمین عادی است  ، تازه این همه پیاده روی داشته باشی و به موانع برسی .

قاسم حاصلی در جمع بندی مرحله ی عدم الفتح ها عنوان نمود : رزمندگان ما ، بچه های مردِ مردِ مرد این مملکت و این آب و خاک این جوری جنگیدند ، وقتی می گوییم کربلایی و عاشورایی جنگیدند ، یعنی همین که من بازگو نمودم .

مدیر یادمان شهدای فکه در بخش پایانی سخنان خود به خاطره ای از یک شهید در تپه ی 112  پرداخت و یادآور شد : روی این تپه یک شهیدی را پیدا کردیم که  در واقع یک اسکلت بود که روی برانکارد قرار داشت  ولی لباس او هنوز آن طور که باید و شاید از بین نرفته بود ، وقتی این اسکلت را مقداری تکان دادیم از زیر فانوسقه اش یک کتاب درسی افتاد، در واقع این کتاب را همراه خودش آورده بود که اگر فرصتی در عملیات  به دست آورد درس بخواند ؛ مجید پازوکی فرمانده گروه تفحص لشکر 27 یک قمقمه آب همراهش بود ؛ صبح این قمقمه را با خود بیرون می برد و شب که از کار تفحص برمی گشت این قمقمه همچنان پر از آب بود و یک قطره هم از آن آب کم نشده بود ؛ بچه ها به او می گفتند : « چرا آب نمی نوشی ؟ » می گفت : «حالا» تا این که یک همان شهید که گفتم روی برانکارد بود را پیدا کردند ؛ بچه های تفحص شروع کرده بودند به دعا و راز و نیاز با خداوند ؛ همه که کنار رفتند مجید پازوکی جلو آمد ، قمقمه ی آب را باز کرد و آرام آرام آب رو روی استخوان ها می ریخت و گفت : « تا حالا تشنه بودی می دانم ، الان برایت آب آورده ام بنوش به یاد امام حسین(ع)» ؛ آن روز ، روزی بود که خالی شدن قمقمه ی آب مجید پازوکی را ما دیدیم ، بعدا داستان آب ریختن روی استخوان ها را از ایشان پرسیدیم ؛ گفت : « شب عملیات وقتی من مجروح شده بودم و در حال حرکت بودم ، این رزمنده پای مرا گرفت و اسرار کرد که به من آب بده ، قمقمه را درآوردم که به او آب بدهم دیدم خالی است ؛ به او گفتم صبر کن الان می روم و برایت آب می آورم ، رفتن ما طول کشید تا سال 1371 یعنی 10 سال بعد و الان می خواهم این شهید که لب تشنه همانند سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع)  از دنیا رفته است را سیراب کنم . » شادی روح شهدا و همه ی کسانی که جان دادند تا به «دین ، عقیده ، ناموس ، آب ، خاک ، عزت و شرف » ما تعرض نشود و برای شادی روح بلند  شهدای « هشت سال دفاع مقدس ، شهدای مدافع حریم و حرم و شهدای نظم و امنیت و خصوصا شهید مجلس به نام شهید علیرضا رمضانی» اجماعت صلوات بفرستید .

در ادامه حاج ناصر پیوست مدیر مجمع اهل بیت ضنت قدردانی و تشکر از حیدر کاظمی قاری قرآن و قاسم حاصلی مدیر یادمان شهدای فکه به عنوان سخنرانی ، به فرازی از زندگی نامه ی شهید علیرضا رمضانی اشاره کرد و گفت :  شهید علیرضا رمضانی در سال 1341 در خانواده ای بی بضاعت و کم درآمد در دزفول دیده به جهان گشود و چون در سالروز میلاد حضرت علی ع متولد شد , نام او را علیرضا گذاشتند,  پدرش کارگر کوره آجر پزی بود , از اینرو در دار خوین زندگی میکرد . به علت سیلی که در سال 1348 در دارخوین و روستاهای اطراف آن پیش آمد و علیرضا در آن زمان به سن ۴ سالگی رسیده بود ؛ از دارخوین به روستای دکتر شریعتی (عمله سیف ) مهاجرت نمودند و پدرش به شغل قبلی خود ادامه داد .

وی افزود : شهید رمضانی هر روز پس از اتمام کلاس درس هم را با برادر بزرگترش در حمل آجرهای خام از میادین خشت زنی تا به پای کوره پدر را یاری میکرد , تا در این که در سال 1352 خانواده اش بنا به مقتضیات زندگی به شوش مهاجرت نمودند , علیرضا تا کلاس پنجم ابتدایی درس خوانده بود . پس از ترک تحصیل در سال 1354در مغازه باطری سازی به عنوان شاگردی مَشغول بکار شد,  پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شوش در ستاد بسیج ملی که زیر نظر سپاه پاسداران بود , به پاسداری از انقلاب اسلامی مشغول بود و در تاریخ 31 مردادماه 1359بصورت ستاد حفاظت ثبت نام نمود , شهید علیرضا در ابتدای جنگ اسلحه به دست گرفت و در برابر بعثیون کافر ایستادگی کرد و تا تاریخ 10 شهریور ماه 1360 در واحد بسیج شوش مشغول خدمت بود . در تاریخ 16 شهریور ماه1360 در واحد عملیاتی بسیج عشایر ثبت نام نمود و طی دوره کوتاهی به جبهه اعزام شد و این اولین بار بود که به جبهه رفت . شهید سعی داشت در واحدی باشد که او را به جبهه اعزام کنند . شهید در حمله بزرگ فتح المبین شرکت داشت که به یاری خداوند و امام و همت رزمندگان اسلام دشمن را به خاک و خون نشست و شکست مفتضحانه ای به ارتش صدام دادند .

مدیر مجمع اهل بیت در تکمیل سخنان خود اظهار داشت : شهید علیرضا رمضانی تا تاریخ 2 تیرماه1361 در واحد بسیج شوش خدمت نمود و با فرارسیدن سربازی در تاریخ 20 تیرماه1361  به خدمت اعزام شد . در مدت آموزشی و بعد از آموزش,  در دایره سیاسی ایدئولوژی ارتش جمهوری اسلامی ایران فعالیت کرد . عاقبت شهید علیرضا رمضانی در تاریخ 15 آبان ماه 1361 در حمله بزرگ محرم که با رمز یا زینب آغاز شده بود ، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و ما امشب در این مراسم و همچنین از طریق فضای مجازی در مجموع 2136038 صلوات برای شادی روحش قرائت نمودیم .

وی طبق روال گذشته مسابقه ی زیارت نیابتی کربلای معلا را قرعه کشی نمود که « خانواده ی شهید علیرضا رمضانی  ـ خانواده ی شهید یوسفعلی پیروزان  ـ خانواده ی آقای  کردی ـ  خانواده ی آقای رحمتی از شهر صفی آباد دزفول  و همچنین خانواده ی  آقای چنانی از شهرستان شوش» برنده شدند و خادمی که در کربلای معلا سکونت دارد برای این عزیزان زیارت نیابتی را انجام می دهد .

شایان ذکر است صد و هفتادمین آیین شهد صلوات  روز یکشنبه 1 دی ماه1398 ساعت 20  در منزل شهید رضا صیادی ، از شهدای نظم و امنیت  واقع در کوی ابوذر غفاری ـ پشت بیمارستان نظام مافی ، رو به روری دبستان سلمان فارسی برگزار می شود .

لازم به توضیح است که مدیر مجمع اهل بیت در پایان اعلام نمود : به همت برادر بسیجی عباس کرم الهی وبلاگی اختصاصی برای مجمع اهل بیت راه اندازی شده و از این به بعد اخبار مربوط به مجمع اهل بیت علاوه بر انعکاس در پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز در این وبلاگ نیز منتشر خواهند شد .



:: بازدید از این مطلب : 1726
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خبرگزاری شوش نیوز و آدرس shoushnews.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.